حماقت رکن اصلی تمامی رابطه های عاشقانه است .
بعد از آن نوبت به مقدار بلاهت موجود در خریدار یا جنس خاک برسر ذکر و میزان قدرت چانه زنی یا حس کاسبکارانه جنس دوم است .
باید دانست که پسرها در اولین روزهای بلوغشان به این نتیجه میرسند که باید طرحی نو در اندازند و تا وقتی که اولین رابطه شان به هر علتی به شکست نیانجامد به نوعی باکره به حساب می آیند و مانند بره های کاملا پاک و معصوم فقط به مفاهیم عشق واقعی و اینگونه مزخرفات فکر میکنند اما بعد از اینکه اولین طعم ناکامی را چشیدند آنها نیز کاسبکار شده و به مفاهیم عمیقی همچون سایز کمر می فکرند و اینجاست که اولین جرقه های دنیای دروغ زده میشود دنیایی که تا رسوم شارلاتانیسم را نیاموزی محکوم به شکستی . اما دخترها بعد از اینکه اولین سخن را در این باب از دوستان شان بشنوند بلاهت را کنار گذاشته و کاملا منطقی ( که همان تفکرات کاسبکارانه است ) با قضیه برخورد میکنند که در این صورت اگر طرف شان یک پسر باکره ، خوش تیپ و به قدر کافی باعث پز دادن باشد سعی میکنند در اولین فرصت کار را به آینده ای دو نفری گره بزنند و اگر یکی از شرایط بالا را نداشته باشد به دلایلی کاملا واهی خوشان را از شرش راحت میکنند و به دنبال کسی که لایق شان باشد میدوند ( منظور از کلمه دویدن دقیقا همان مفهوم کلمه است ) تا روزی که به پست پسری بخورند که کاملا دوران بلاهت را پشت سر گذاشته و کار بلد شده باشد . اینجاست که باید فاتحه هر چه زیبایی است را خواند .
به عبارتی این گونه دختران غرق در آتشی خواهند شد که خود و دوستان شان برپا کرده اند .
به غیر از جمله ی اولت میشه گفت بقیش خیلی یه جوریه
(دخترا نخونن ) خداییش ما پسرا بشتر دنبال دخترا نمیدوییم؟
چه جوریه یعنی ؟
بی ناموسی است یا خلاف اون چیزی که شما فکر میکنید ؟
عشق رکن اصلی تمام رابطه های عاشقانه است اما هوس رکن اصلی رابطه ای است که اشتباها اون رو رابطه ی عاشقانه نام بردی
از نوشته هات تنها برداشتی که میشه کرد این هست که از یک رابطه ی عاشقانه البته شاید عاشقانه شکست خوردی و بطور کاملا یک طرفه و متعصبانه رابطه عاشقانه رو تفسیر کردی
هم در گروه جنسی پسرها و هم در گروه دخترا خوب و بد عاشق و هوسباز هست و اصلا نمیشه گفت که تنها دخترا از ابتدا نگاه کاسبکارانه دارند دیدت از رابطه ی عاشقانه و بهتره به قول خودت بگم سایز کمر که گفتی رابطه ی عاشقانه نیست هوسبازانه است پس در به کار بردن کلمه ی عشق که یک کلمه ی بزرگ و مقدس هست دقت کن نکته ی دیگه ای رو که در مورد عاشق شدن دخترا با حرف دوستاشون گفته بودی باید بگم عشق چیزی نیست که با حرف دوستان بوجود بیاد عشق موهبتی است الهی که خدا در قلب همه ی انسانها قرار داده بعضی ها این موهبت رو درک میکنند و تا رسیدن به عشق الهی از اون پاسداری میکنند و بعضی ها هم عشق رو به عنوان یک شعار قرار داده و با شعار عشق هوسبازی میکنند
خیلی برام جالب بود که گفته بودی دخترا از ابتدا به طور کاملا منطقی با تفکرات کاسبکارانه عاشق میشوند این عمق شکست خودت و اینکه از نظر روحی چقدر ضربه خوردی رو نشون میداد
اما دویدن دنبال پسرا رو قبول دارم چون تو این دنیا کمتر پسر خوب و محترمی پیدا میشه و اگه پیدا بشه دخترا حق دارن دنبالش بدوند البته اینم میدونیم که حتی هوسباز ترین پسرها به دنبال بهترین دخترها میرن البته به قول تو میدوند به معنای واقعی کلمه
حالا خداییش چقدر زشت بودی که دختره گذاشتت رفته سراغ یکی دیگه ؟؟؟ البته خدا رو شکر که فهمیده تو لایقش نبودی
خانم ؟؟؟؟ من برای تفکرات هوسبازانه نام عاشقانه را برنگزیده ام بلکه شما در برداشت دچار اشتباه شده اید .
روابط عاشقانه تا وقتی پاک است که تفکرات کاسبکارانه به آن وارد نشده باشد که متاسفانه در بیشتر روابط این قضیه کم و بیش در اولین مرحله آشنایی به وجود می آید برای مثال از خانمی شندیم که میگفت دخترها فقط به کسی روی خوش نشان میدهند که بدانند میتوانند با آن شخص آینده درخشانی داشته باشند . (نگویید اینگونه نیست !!)
حماقت تا وقتی حماقت است که دلیلی منطقی برای آن یافت نشود و روابط عاشقانه اصیل بر این مبنا پایه ریزی میشود . شما هیچ وقت نخواهید توانست برای مفاهیمی چون ایثار دلایل منطقی پیدا کنید بلکه دلیل این گونه اعمال به طور صرف عشق و علاقه زیاد به چیزی است که این چیز میتواند وطن - خدا و یا یک جنس مخالف باشد . البته قابل ذکر است که نمیخواهم برای این گونه اعمال نام حماقت را برگزینم شاید حماقت مقدس نام در خوری باشد .
دوما این متن رو با شنیدن داستانی واقعی از یکی از دوستان و مراجعه به خاطرات شنیده و دیده خودم نوشتم و هیچ ربطی به شکست عشقی یا این گونه اراجیف ندارد چون هم سعی کرده ام روابطی بر پایه عقل ایجاد کنم و هم این قدر قدرت در خودم میبینم که هر رابطه ای را که بخواهم به سر منزل برسانم
سوما بر احساساتتون کنترل داشته باشید خانم ؟؟؟؟
ژاپنی ها میگن : "عشق ساکت است اما اگر حرف بزند از هر صدایی بلندتر است کرهی جنوبی میگن: "عشق یعنی ترس از دست دادن تو !" ایرانی ها میگن : "عشق سوء تفاهمی است بین دو احمق که با یک ببخشید تمام میشود"
اینم یه سبک تلاش برای جواب دادنه .
حداقل امیدوارم خودتان را قانع کرده باشد .
درود
عرض شود خدمتتان که :
یک ماه کم است برای اینکه سرباز خانه ها دست خاتونها باشد !!!
برای تمیز کرده شلختگی های پسر ها و از بین رفتن بوی جوراب های نشسته که در اتاق ها ماندگار شده باید ماه ها نظافت انجام داد.
بد می گم ؟؟؟ بگو بد میگی .
و در اخر همان مسوولیت پذیری که در سرباز خانه یاد می گیرید ارزشمند ترین چیز است. پسر ها تا وقتی نروند سربازی نمی فهمند یک من ماست چقدر کره دارد ولی دختر ها بدون سربازی هم این موضوع را می دانند !!!
خوش باشید
حاج رضا این پستت رو هستم حسابی! مضمون مطلبت میشه تقریبا همون نظریه مشهور من در سربازخونه که دخترا میرن دانشگاه تا موقعیت بیشتر و بهتری برای ازدواج داشته باشن.
در ضن اگه هر دو تا طرف کاسبکار باشن یا یکی شون ناشی نتیجه کار این میشه که عشق صدای گیتار نیست صدای فنر تختخوابه!
آره ؟؟؟؟ همه هر شب توی سرباز خونه جوراب هاشون رو می شورن ؟؟؟؟ پس چرا این داداش ما که بالاخره هم سرباز فراری شد همیشه جوراب هاش بوی گند می داد ؟؟؟؟؟
عشق چیه بابا ؟؟؟ عشق که نون و آب و اجاره خونه نمیشه !!!
خلاف اون چیریه که من فکر می کنم
خانم ؟؟؟؟ من برای تفکرات هوسبازانه نام عاشقانه را برنگزیده ام بلکه شما در برداشت دچار اشتباه شده اید
خیلی جالب هست لطفا یکباره دیگه مطلبی رو که خودتون نوشتید بخونید تا متوجه بشید که خودتون د ربرداشت اشتباه هستید در ضمن راجب به اون خانمی که گفتند دخترا تنها به کسی روی خوش نشون میدن که بتونند باهاش زندگی درخشانی داشته باشند باید بگم من هم قبول دارم چون مگه خانم ها جونشون یا پاکدامنی شون رو از سر راه آوردن تا به هرکسی روی خوش نشون بدن ما خانم ها همیشه داشتن یک زندگی درخشان برامون خیلی با اهمیت تر از داشتن یک روابط زودگذر و به قول شما کاسبکارانه است بر خلاف اون چیزی که شما باور دارید باید بگم شما حتی ایثار را هم یک حماقت مقدس شمردید پس حق دارید به روابط عاشقانه با چنین دیدی برخورد کنید
به هر حال کاملا با نظرات شما مخالف هستم و به هیچ وجه عقاید شما رو قبول ندارم
وقتی یه نگاهی به قسمت نظرات انداختم دیدم شما تنها به نظرات من خیلی سخت برخورد کردید و به طوری که میشه بگم لحنتون کاملا تند هست اگر ظرفیت شنیدن هر نظری رو ندارید قسمت نظرات رو از وبلاگتون حذف کنید
در ضمن خدمت آقای امیر حسین هم بگم اگه اگه دخترا قرار هست بیان داشگاه دنبال موقعیت بهتر و اون موقعیت بهتر هم شما باشین واقعا بیچاره دخترها خیلی جالبه که شما اینقدر ببخشید تفکر مسخره ای دارید
موفق باشید
خانم ؟؟؟؟ قصد جواب به گفته شما رو ندارم چون احتمالا به خیلی چیزها متهم میشوم همانگونه که تا به حال شده ام .
من با شما به تندی برخورد نکردم ولی وقتی به خودتان اجازه میدهید انواع شوخی های نامربوط رو بکنید ( ارجاع به اولین کامنتتان برای این بحث ) جنبه هر برخوردی را هم داشته باشید اصولا اگر میخواستم فقط گوینده باشم مطالبم را در وبلاگ نشر نمیدادم .
ضمنا شما بد جوری اسیر قالب کلمات هستید . اگر به تان برنمیخورد یک بار دیگر جواب مرا بخوانید حماقت مقدس واژه بدی نیست بلکه اگر نیت آن درست باشد میتواند یکی از لذت بخشترین اعمال انسانی باشد .
ضمنا در جواب این جمله تان " مگه خانم ها جونشون یا پاکدامنی شون رو از سر راه آوردن تا به هرکسی روی خوش نشون بدن ما خانم ها همیشه داشتن یک زندگی درخشان برامون خیلی با اهمیت تر از داشتن یک روابط زودگذر و به قول شما کاسبکارانه است "
نکته در همین جاست
به ذکر یک نکته اکتفا میکنم : کاسب در پی سود است و با خود میگوید من باید به سرمنزل برسم اما عاشق نه .
جمله عاشق این گونه نیست و او برای رسیدن محبوبش به سرمنزل حاضر است جانش را فدا کند .
اما در مورد پاکدامنی :
هیچ کاسبی پاکدامن نیست مگر اینکه خدایی باشد و کسی که خدایی است به دنبال سود و منفعت نیست .
امیدوارم با این جملات سردرگمی تان را بیشتر نکرده باشم .
از جوابتان پیشاپیش قدردانی میکنم .
در نهایت اگر من و دوستانم به دنبال صدای فنر تخت خواب بودیم به جای نوشتن وبلاگ در خیابانها سیر میکردیم .
آیا نیاز به یادآوری بیشتر دارد ؟